جام دار
لغتنامه دهخدا
جام دار. (نف مرکب ) مرکب از: جام (پیاله ) و دار (دارنده ). یعنی ساقی . پیاله دهنده . || (اِ) کنایه از شرابخوار. (آنندراج ) :
به جامی که یک مست را شاد کرد
بدان جامداران چه بیداد کرد.
رجوع به نشوء اللغة ص 98 شود.
به جامی که یک مست را شاد کرد
بدان جامداران چه بیداد کرد.
رجوع به نشوء اللغة ص 98 شود.