تیزخیز
لغتنامه دهخدا
تیزخیز. (نف مرکب ) تیزتک . تند. تندرو :
ترسم کآن وهم تیزخیزت روزی
وهم همه هندوان بسوزد بسخون .
تیز چو گوش فرس تیزخیز
صورت و معنی به صفت هر دو تیز.
ترسم کآن وهم تیزخیزت روزی
وهم همه هندوان بسوزد بسخون .
تیز چو گوش فرس تیزخیز
صورت و معنی به صفت هر دو تیز.