تیره بختی
لغتنامه دهخدا
تیره بختی . [ رِ / رَ ب َ ] (حامص مرکب ) بدبختی . تیره روزی . سیه روزی . شقاوت :
کجا کاهلی تیره بختی بود
به او بر همی رنج و سختی بود.
رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.
کجا کاهلی تیره بختی بود
به او بر همی رنج و سختی بود.
رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.