تیره ابر
لغتنامه دهخدا
تیره ابر. [ رَ / رِ اَ ] (اِ مرکب ) ابر تیره . ابر سیاه . ابر تار و مظلم :
تو گفتی برآمد یکی تیره ابر
هوا شد بکردار کام هژبر.
همانگه برآمد یکی تیره ابر
کند روی گیتی چو چرم هژبر.
رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.
تو گفتی برآمد یکی تیره ابر
هوا شد بکردار کام هژبر.
همانگه برآمد یکی تیره ابر
کند روی گیتی چو چرم هژبر.
رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.