توسن رگ
لغتنامه دهخدا
توسن رگ . [ ت َ / تُو س َ رَ ] (ص مرکب ) توسن خوی . مقابل ساکن رگ :
بی نام هم کنونش چو بید سترک خصی
این بدگهر شگالک و توسن رگ استرک .
رجوع به توسن و دیگر ترکیبهای آن شود.
بی نام هم کنونش چو بید سترک خصی
این بدگهر شگالک و توسن رگ استرک .
رجوع به توسن و دیگر ترکیبهای آن شود.