توانگرجاه
لغتنامه دهخدا
توانگرجاه . [ ت ُ / ت َ گ َ ] (ص مرکب ) بزرگوار. بلندپایه . والامقام :
تو آن توانگرجاهی که عور و درویشند
به پیش جاه تو این دو توانگر آتش و آب .
رجوع به توانگر شود.
تو آن توانگرجاهی که عور و درویشند
به پیش جاه تو این دو توانگر آتش و آب .
رجوع به توانگر شود.