تند و تیز
لغتنامه دهخدا
تند و تیز. [ ت ُ دُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) تندتیز. (ناظم الاطباء). پرشتاب . سریع و پرحدت :
که تند و تیز به دل بردن من آمده ای
شتاب چیست به آتش گرفتن آمده ای .
رجوع به تند و دیگر ترکیبهای آن شود.
که تند و تیز به دل بردن من آمده ای
شتاب چیست به آتش گرفتن آمده ای .
رجوع به تند و دیگر ترکیبهای آن شود.