تمطی
لغتنامه دهخدا
تمطی . [ ت َ م َطْ طی ](ع اِ) خمیازه . کنهزه . کشواکش . (ناظم الاطباء). خمیازه که به هندی انگرائی گویند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). یازش . یازیدن . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ) :
حلق خصمش در تثاوب جان دهد
کو تمطی بر کمان خواهد نمود.
حلق خصمش در تثاوب جان دهد
کو تمطی بر کمان خواهد نمود.