تلافی نمودن
لغتنامه دهخدا
تلافی نمودن . [ ت َ ن ُ / ن ِ / ن َدَ ] (مص مرکب ) تلافی کردن . جبران کردن : 
در پرده نمود از عرق شرم تلافی
در ظاهر اگر روی تو آتش بجهان زد.
 
رجوع به تلافی و دیگر ترکیبهای آن شود.
در پرده نمود از عرق شرم تلافی
در ظاهر اگر روی تو آتش بجهان زد.
رجوع به تلافی و دیگر ترکیبهای آن شود.