ترکدار
لغتنامه دهخدا
ترکدار. [ ت َ ] (نف مرکب ) کسی که خود بر سر نهاده باشد. (ناظم الاطباء). دارنده ٔ ترک . خود پوشیده :
بریده ز هر سو سر ترکدار
پراکنده خفتان همه دشت و غار.
به هر گام بی تن سری ترکدار
بد افکنده چون مجمر زرنگار.
چو جنگی سواران فزون از شمار
زره پوش و جوشن ور و ترکدار.
بریده ز هر سو سر ترکدار
پراکنده خفتان همه دشت و غار.
به هر گام بی تن سری ترکدار
بد افکنده چون مجمر زرنگار.
چو جنگی سواران فزون از شمار
زره پوش و جوشن ور و ترکدار.