ترپک
لغتنامه دهخدا
ترپک . [ ت َ پ َ ] (اِ) کشک سیاه را گویند و به ترکی قراقروت خوانند و معرب آن طربق باشد. (برهان ). ترپ . ترپه . ترف . کشک سیاه ... طربق معرب آن . (از فرهنگ رشیدی ) (از آنندراج ). کشک سیاه و قراقروت و ترف . (ناظم الاطباء) :
چو نوشیدم ز تتماجش فروکوبید چون سیرم
چو تربک رو ترش کردم کز آن شیرین بریدستم .
رجوع به ترپ و ترپه شود.
چو نوشیدم ز تتماجش فروکوبید چون سیرم
چو تربک رو ترش کردم کز آن شیرین بریدستم .
رجوع به ترپ و ترپه شود.