تردماغ شدن
لغتنامه دهخدا
تردماغ شدن . [ ت َ دَ ش ُ دَ ] (مص مرکب )سرخوش و پرنشاط شدن . خرم و خوشدل گشتن :
ز فواره نی در کف آورده باغ
که از نغمه ٔ او شود تردماغ .
رجوع به تردماغ شود.
ز فواره نی در کف آورده باغ
که از نغمه ٔ او شود تردماغ .
رجوع به تردماغ شود.