تبنی
لغتنامه دهخدا
تبنی . [ ت ُ نا ] (اِخ ) شهری به حوران از اعمال دمشق :
فلازال قبر بین تبنی و جاسم
علیه من الوسمی جود و وابل
فینبت حوذاناً و عوفاً منوراً
سأهدی له من خیر ماقال قائل .
(معجم البلدان ج 2 ص 364).
فلازال قبر بین تبنی و جاسم
علیه من الوسمی جود و وابل
فینبت حوذاناً و عوفاً منوراً
سأهدی له من خیر ماقال قائل .
(معجم البلدان ج 2 ص 364).