بلک
لغتنامه دهخدا
بلک . [ ب ِ ل ِ ] (اِ) تشبث و چنگ درزدن به چیزی یا به کسی .(از برهان ) (از هفت قلزم ) (از آنندراج ) :
اگر عقاب سوی جنگ او شتاب کند
عقاب را به بلک بشکند سرین و دوبال .
اگر عقاب سوی جنگ او شتاب کند
عقاب را به بلک بشکند سرین و دوبال .