بغچه کش
لغتنامه دهخدا
بغچه کش . [ ب ُ چ َ / چ ِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) خدمتکاری که جامه ها با خود گرفته در جلورود و آنرا در عرف حال توشکچی گویند. (آنندراج ). خادمی که بغچه برمیدارد. (ناظم الاطباء). نوکری که بغچه بسته ٔ اربابش را میبرد. (از فرهنگ نظام ) :
حاجب درگاه ز دیوان بار
شد بسوی بغچه کش و چتردار.
متکا در گله با سندلی این معنی گفت
که تویی بغچه کش و تکیه بمن دارد یار.
حاجب درگاه ز دیوان بار
شد بسوی بغچه کش و چتردار.
متکا در گله با سندلی این معنی گفت
که تویی بغچه کش و تکیه بمن دارد یار.