بسکلغتنامه دهخدابسک . [ ب َ س س َ] (ع صوت ) ترکیبی از بس ، فارسی به معنی بسیار و کاف ضمیر عربی ، بس است ترا. بسیار است ترا : نک شبانگاه اجل نزدیک شدخَل ّ هذااللعب بسک لاتعد.(مثنوی چ نیکلسن دفتر 6، بیت 462) (از فرهنگ فارسی معین ).