بسملة
لغتنامه دهخدا
بسملة. [ ب َ م َ ل َ ] (ع مص ) مصدر جعلی مانند حمدله و حوقله . بسم اﷲ گفتن . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). بسم اﷲالرحمن الرحیم گفتن . (از زوزنی ) (فرهنگ نظام ). مصدر منحوت ازبسم اﷲالرحمن الرحیم گفتن . (آنندراج ). بمعنی بسم اﷲ الرحمن الرحیم گفتن . (غیاث ). || بر زبان آوردن جمله ٔ بسم اﷲ و از آن است گفته ٔ شاعر :
لقد بسملت لیلی غداةلقیتها
فیاحبذا ذاک الحدیث البسمل .
|| در نزد مسیحیان : بسم الاب والابن و روح القدس . و در نزد مسلمانان بسم اﷲالرحمن الرحیم . (از اقرب الموارد). رجوع به بسم اﷲ الرحمن الرحیم شود.
لقد بسملت لیلی غداةلقیتها
فیاحبذا ذاک الحدیث البسمل .
|| در نزد مسیحیان : بسم الاب والابن و روح القدس . و در نزد مسلمانان بسم اﷲالرحمن الرحیم . (از اقرب الموارد). رجوع به بسم اﷲ الرحمن الرحیم شود.