برخی
لغتنامه دهخدا
برخی . [ ب َ ] (اِ) رهی . فدائی . قربانی . فدیه . (غیاث اللغات ). فدیه و قربانی . برخی با یای نسبت به معنی قربانی است که مقصود برخ برخ یا حصه کردن و تقسیم کردن قربانی باشد مانند شتر برخی بمعنی فدا و قربانی . (فرهنگ لغات شاهنامه ) :
شاه بهرام شاه و خواجه وزیر
برخی این چنین نکو تقدیر.
روزی که کنی هلاک خاقانی یاد
برخی تو جان پاک خاقانی باد.
نامه باری همی نویس که جان
برخی آن خط و عبارت تو.
برخی آن دو عارض و آن زلف عنبرین
جان من ارچه نیست بدین حال نازنین .
عشق بر مرده نباشد پایدار
عشق را برخی جان افزای دار.
به همه عمر برآنم که دعاگوی تو باشم
گر تو خواهی که نباشم تن من برخی جانت .
بسیار نباشد ولی از دست بدادن
از جان رمقی دارم و هم برخی جانت .
جان برخی روی یار کردم
گفتم مگرش وفاست چون نیست .
همی رفتی و دیده ها در پیش
دل دوستان کرده جان برخیش .
بجان توای جان من زان تو
دل و جان من برخی جان تو.
گل آب شد از شرم چو روی تو بدید
در سرو خم افتاد چو قدتو چمید
دل بنده ٔ آن سرو که چون قد تو رست
جان برخی آن گل که چو روی تو دمید.
- شتر برخی ؛ شتر قربانی . هیون برخی . چون شتر قربانی را پاره پاره برند آنرا شتر برخی گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج ).
- هیون برخی ؛ شتر قربانی :
چون هیون برخیم ای جان من برخی شاه
زنده اعضایم برند و من ز هر در بیگناه .
|| آنچه در عوض چیزی بکسی دهند. (برهان ). صدقه یعنی آنچه عوض چیزی عزیز بکسی دهند. (غیاث اللغات از بهارعجم و جهانگیری ).
شاه بهرام شاه و خواجه وزیر
برخی این چنین نکو تقدیر.
روزی که کنی هلاک خاقانی یاد
برخی تو جان پاک خاقانی باد.
نامه باری همی نویس که جان
برخی آن خط و عبارت تو.
برخی آن دو عارض و آن زلف عنبرین
جان من ارچه نیست بدین حال نازنین .
عشق بر مرده نباشد پایدار
عشق را برخی جان افزای دار.
به همه عمر برآنم که دعاگوی تو باشم
گر تو خواهی که نباشم تن من برخی جانت .
بسیار نباشد ولی از دست بدادن
از جان رمقی دارم و هم برخی جانت .
جان برخی روی یار کردم
گفتم مگرش وفاست چون نیست .
همی رفتی و دیده ها در پیش
دل دوستان کرده جان برخیش .
بجان توای جان من زان تو
دل و جان من برخی جان تو.
گل آب شد از شرم چو روی تو بدید
در سرو خم افتاد چو قدتو چمید
دل بنده ٔ آن سرو که چون قد تو رست
جان برخی آن گل که چو روی تو دمید.
- شتر برخی ؛ شتر قربانی . هیون برخی . چون شتر قربانی را پاره پاره برند آنرا شتر برخی گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج ).
- هیون برخی ؛ شتر قربانی :
چون هیون برخیم ای جان من برخی شاه
زنده اعضایم برند و من ز هر در بیگناه .
|| آنچه در عوض چیزی بکسی دهند. (برهان ). صدقه یعنی آنچه عوض چیزی عزیز بکسی دهند. (غیاث اللغات از بهارعجم و جهانگیری ).