بدقدم
لغتنامه دهخدا
بدقدم . [ ب َ ق َ دَ ] (ص مرکب ) شوم قدم . (آنندراج ). بدشگون . بدفال . (ناظم الاطباء). نامبارک پی . شوم پی . مقابل ، خوش قدم (مبارک پی ). فرخ قدم . (یادداشت مؤلف ) :
بدقدم مانند طاوس است در کیشم همای
بس که دیدم دولت ایام را بی اعتبار.
بدقدم مانند طاوس است در کیشم همای
بس که دیدم دولت ایام را بی اعتبار.