باشد
لغتنامه دهخدا
باشد. [ ش َ ] (فعل دعایی ) و باشد که ... (از مصدر بودن ) یحتمل . یُمکِن . شاید. کاش . کاشکی . امید است . محتمل است . بُوَد. لَعَل َّ :
آبی بروزنامه ٔ اعمال ما فشان
باشد توان سترد حروف گناه از او.
بمعنی تمنی و ترجی است . (شعوری ج 1 ص 156). رجوع به بودن شود.
آبی بروزنامه ٔ اعمال ما فشان
باشد توان سترد حروف گناه از او.
بمعنی تمنی و ترجی است . (شعوری ج 1 ص 156). رجوع به بودن شود.