26 فرهنگ

بازدل

لغت‌نامه دهخدا

بازدل . [ دِ ] (ص مرکب ) آنکه دلی بمانند دل باز دارد. باجرأت . شجاع . دلاور. قوی القلب :
شهان کلنگ دلانند و شاه بازدل است
به جنگ باز نیاید به هیچگونه کلنگ .

فرخی .