باری
لغتنامه دهخدا
باری . (اِخ ) دهی به بغداد. (ناظم الاطباء). قریه ای است از اعمال کلواذا از نواحی بغداد و در آن بوستانها و گردشگاه هایی بود که مردم بیکاره و اهل تفریح بدانجا میرفتند. حسین بن ضحاک خلیع گوید :
احب الفی ٔ من نخلات باری
و جوسفها لمشید بالصفیح ....
و رجوع به تاج العروس و مراصدالاطلاع شود.
احب الفی ٔ من نخلات باری
و جوسفها لمشید بالصفیح ....
و رجوع به تاج العروس و مراصدالاطلاع شود.