ایش
لغتنامه دهخدا
ایش . [ اَ ] (ع اِ) مخفف ای شی ٔ؛ به معنی چه چیز است . و ایش حالکم ؛ چگونه است حال شما. (ناظم الاطباء). ایش شأاﷲ؛ هرچه و هرچیز خدا خواهد :
قول بنده ایش شأاﷲ کان
بهر آن نبود که منبل شو روان .
چون بگویند ایش شأاﷲ کان
حکم حکم اوست مطلق جاودان .
چونکه خواه نفس آمد مستعان
تسخر آمد ایش شأاﷲ کان .
رجوع به دزی شود.
قول بنده ایش شأاﷲ کان
بهر آن نبود که منبل شو روان .
چون بگویند ایش شأاﷲ کان
حکم حکم اوست مطلق جاودان .
چونکه خواه نفس آمد مستعان
تسخر آمد ایش شأاﷲ کان .
رجوع به دزی شود.