26 فرهنگ

اکار

لغت‌نامه دهخدا

اکار. [ اُ ] (اِ) زارع وکشاورز. (ناظم الاطباء). زارع و زراعت کننده . (هفت قلزم ) (برهان ). کشاورز. (مؤید الفضلاء). || باغبان . (ناظم الاطباء) (هفت قلزم ) (مؤید الفضلاء). باغبان . به هندش کوبری نامند. (شرفنامه ٔ منیری ). باغبان باشد و به عربی همین معنی را دارد. (از برهان ).