اندازه گیر
لغتنامه دهخدا
اندازه گیر. [ اَ زَ / زِ ] (نف مرکب ) قیاس کننده و شمارنده که در این زمان بمهندس مشهور است . (آنندراج ). مهندس . (دهار). مهندز. (یادداشت مؤلف ) :
مساحت گران داشت اندازه گیر
بر آن شغل بگماشته صد دلیر.
از آن خوبتر دید کاندازه گیر
صفتهای او را کند دلپذیر.
|| تخمین کننده و حدس زننده . (ناظم الاطباء).
مساحت گران داشت اندازه گیر
بر آن شغل بگماشته صد دلیر.
از آن خوبتر دید کاندازه گیر
صفتهای او را کند دلپذیر.
|| تخمین کننده و حدس زننده . (ناظم الاطباء).