26 فرهنگ

ترجمه مقاله

امید برخاستن

لغت‌نامه دهخدا

امید برخاستن . [ اُ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) نومید شدن . (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ). رفتن انتظار و محروم گشتن . (ناظم الاطباء) :
بلبلم در مضیق خارستان
که امیدم ز گُلْسِتان برخاست .

خاقانی (از آنندراج ).