التفات بودن
لغتنامه دهخدا
التفات بودن . [ اِ ت ِ دَ ] (مص مرکب ) التفات کردن :
مرا بکار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظرم اینچنین خوشش آراست .
رجوع به التفات کردن شود.
مرا بکار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظرم اینچنین خوشش آراست .
رجوع به التفات کردن شود.