افسانه پذیرفتنلغتنامه دهخداافسانه پذیرفتن . [ اَ ن َ / ن ِ پ َ رُ ت َ ] (مص مرکب ) قبول کردن افسانه : مجنون تو افسانه و افسون نپذیردبا بیخردی پند فلاطون نپذیرد.طالب آملی (از ارمغان آصفی ).