اعوجی
لغتنامه دهخدا
اعوجی . [ اَع ْ وَ ] (ص نسبی ) منسوب است به اعوج که نام اسبی است از عرب در جاهلیت :
آفرین زآن مرکب شبدیزنعل رخش روی
اعوجی مادرش و آن مادرش یحموم شوی .
اعوجی کردار و دلدل قامت و شبدیزنعل
رخش فرمان و براق اندام و شبرنگ اهتزاز.
رجوع به اعوج شود.
آفرین زآن مرکب شبدیزنعل رخش روی
اعوجی مادرش و آن مادرش یحموم شوی .
اعوجی کردار و دلدل قامت و شبدیزنعل
رخش فرمان و براق اندام و شبرنگ اهتزاز.
رجوع به اعوج شود.