اعتمید
لغتنامه دهخدا
اعتمید. [ اِ ت ِ ] (از ع ، مص ) تکیه کردن بر پشت و وثوق و اطمینان . (ناظم الاطباء). همان اعتماد است که در فارسی الف ممال به یا شده است :
گذشت آن کز آن چرخ با اعتمید
چو شب دور باشی ز روز سفید.
که دایم چو دارای با اعتمید
شتابد سویم چون بمقصد امید.
گذشت آن کز آن چرخ با اعتمید
چو شب دور باشی ز روز سفید.
که دایم چو دارای با اعتمید
شتابد سویم چون بمقصد امید.