26 فرهنگ

اصطکاک کردن

لغت‌نامه دهخدا

اصطکاک کردن . [ اِ طِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بهم خوردن . تصادم . بهم واکوفتن . بهم زدن . رجوع به اصطکاک شود.