اریابلغتنامه دهخدااریاب . [ اَرْ / اِرْ ] (اِخ ) قریه ای است بیمن از مخلاف قَیظان ، از اعمال ذی جبلة. اعشی راست :و بالقصر من اریاب لو بت ّ لیلةًلجاءَک مثلوج ٌ من الماء جامدٌ.(معجم البلدان ).