ارونددشت
لغتنامه دهخدا
ارونددشت . [ اَ وَن ْدْ، دَ ](اِخ ) ظاهراً دشت الوند و نواحی همدان :
زمستان بدی جای او طیسفون
ابا لشکر و موبد و رهنمون
بهاران بدی او بارونددشت
برین گونه چندی برو بر گذشت .
زمستان بدی جای او طیسفون
ابا لشکر و موبد و رهنمون
بهاران بدی او بارونددشت
برین گونه چندی برو بر گذشت .