ارم
لغتنامه دهخدا
ارم . [ اِ رَ ] (اِخ ) نام شخصی است که ساز جنگ (چنگ )را وضع کرده است . (برهان ). و او را ارام و رامی و رامتین نیز گویند. (جهانگیری ) (آنندراج ) :
در دل او تاب مهر، در لب او آب لطف
باغ ارم بر رخان چنگ ارم بر کنار.
راه حزین در لب و آوای نرم
چنگ ارم دربر و آهنگ پست .
در دل او تاب مهر، در لب او آب لطف
باغ ارم بر رخان چنگ ارم بر کنار.
راه حزین در لب و آوای نرم
چنگ ارم دربر و آهنگ پست .