احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن مسعود قونوی ، ملقب بجمال الدین و معروف به ابن سرّاج و مکنی به ابوالعباس . او راست : القلائد. و شرح الجامعالکبیر محمدبن حسن شیبانی و این شرح ناتمام مانده و سپس پسر احمد، ابوالمحاسن محمود پس از پدر آن را بپایان رسانیده است . وفات احمد به سال 770 هَ .ق . بود.