ابوبکر ربابی
لغتنامه دهخدا
ابوبکر ربابی . [ اَ بو ب َ رِ رَ ] (اِخ ) مسخره و هزالی بوده ظاهراً بزمان سلطان محمود غزنوی و شاید همان بوبکر رئیس مغنیان آنف الذکر است :
از حکیمان خراسان کو شهید و رودکی
بوشکور بلخی و بوالفتح بستی هکذی
گو بیائید و ببینید این شریف ایام را
تا کند هرگز شما را شاعری کردن کری
روزگاری کان حکیمان و سخنگویان بدند
کرد هر یک را بشعر نغز گفتن اشتهی
اندرین ایام ما بازار هزل است و فسوس
کار بوبکر ربابی دارد و طنز جحی .
چو شعر نیک بیابی نظر نباید کرد
بهزلهای ربابی و طنزهای جحی .
از حکیمان خراسان کو شهید و رودکی
بوشکور بلخی و بوالفتح بستی هکذی
گو بیائید و ببینید این شریف ایام را
تا کند هرگز شما را شاعری کردن کری
روزگاری کان حکیمان و سخنگویان بدند
کرد هر یک را بشعر نغز گفتن اشتهی
اندرین ایام ما بازار هزل است و فسوس
کار بوبکر ربابی دارد و طنز جحی .
چو شعر نیک بیابی نظر نباید کرد
بهزلهای ربابی و طنزهای جحی .