ابن جنی
لغتنامه دهخدا
ابن جنی . [ اِ ن ُ ج ِن ْ نی ] (اِخ ) ابوالفتح عثمان . ادیب و نحوی موصلی . شمنی در حاشیه ٔ مغنی گوید پدر او جنی رومی و مملوک سیلمان بن فهد ازدی بود. و گویند جنی معرب گنی کلمه ٔ رومی است . مولد ابن جنی شهر موصل پیش از سال 300 هَ .ق . است و او چهل سال ملازم صحبت ابوعلی فارسی بوده و از او نحو و تصریف آموخته و پس از وی خلیفه ٔ او گشته و در بغداد بجای ابوعلی بتدریس پرداخته است . وفات او به بغداد به سال 392 روی داده است . و سید رضی در علوم ادبیه شاگرد او بوده . ابن جنی وقتی در حلب بدربار سیف الدوله و زمانی بفارس به خدمت عضدالدوله ٔ دیلمی پیوسته است . او را در فن خویش تصانیف بسیار است ، از جمله : کتاب لمع که متعارف و متداول بوده و بر آن شروح بسیار نوشته اند. کتاب خصائص . کتاب سرالصناعة. کتاب المنصف . کتاب التلقین . کتاب التعاقب . کتاب الکافی فی شرح القوافی . کتاب التذکرةالاصبهانیة. کتاب المقتضب . کتاب التصریف الملوکی . و ابن الندیم کتب ذیل را نیز بدو نسبت می کند و از کتب فوق جز از لمع و تلقین و تعاقب نام نمی برد: کتاب التعاقب فی العربیه . کتاب المعرب . کتاب التلقین . کتاب اللمع. کتاب الفسر لشرح دیوان ابی الطیب . کتاب الفصل بین الکلام الخاص و العام . کتاب العروض والقوافی . کتاب جمل اصول التصریف . کتاب الوقف و الابتداء. کتاب الالفاظ من المهموز. کتاب المذکر و المؤنث . کتاب تفسیر المراثی الثلاثه و القصیدة الرائیة للشریف الرضی . کتاب معانی ابیات المتنبی . کتاب الفرق بین کلام الخاص و العام .