ابلدلغتنامه دهخداابلد. [ اَ ل َ ] (ع ص ) گشاده ابرو. (تاج المصادر بیهقی ). || کندخاطر. || مرد بزرگ جثه . مرد بزرگ خلقت . || (ن تف ) کندتر. بلیدتر. - امثال : ابلد من ثور . ابلد من سلحفاة .