26 فرهنگ

ابلد

لغت‌نامه دهخدا

ابلد. [ اَ ل َ ] (ع ص ) گشاده ابرو. (تاج المصادر بیهقی ). || کندخاطر. || مرد بزرگ جثه . مرد بزرگ خلقت . || (ن تف ) کندتر. بلیدتر.
- امثال :
ابلد من ثور .
ابلد من سلحفاة .