آله
لغتنامه دهخدا
آله . [ ل َ ] (ع اِ) آلت :
یکی اسب ترکی بیاورد پیش
بر آن اسب آله ز اندازه بیش .
|| نیزه ٔ سخت کوتاه . نیم نیزه . و رجوع به آلت شود.
یکی اسب ترکی بیاورد پیش
بر آن اسب آله ز اندازه بیش .
|| نیزه ٔ سخت کوتاه . نیم نیزه . و رجوع به آلت شود.