آش بچگان
لغتنامه دهخدا
آش بچگان . [ ب َ ] (اِ مرکب ) جندبیدستر. جندبادستر. قندزقوری . قندقیرس . (مخزن الادویه ). گندبیدستر. جندقضاعه . گندسکلابی . خایه ٔ سگ آبی . جندقندز. قسطور. قسطوریون :
جندبیدستر آش بچگانست
که کند دفع علت صبیان .
جندبیدستر آش بچگانست
که کند دفع علت صبیان .