آزری
لغتنامه دهخدا
آزری . [ زَ ] (ص نسبی ) منسوب به آزر :
بزابُلْسِتان شد به پیغمبری
که نفرین کند بر بت آزری .
- مثل بت آزری ؛ سخت جمیل :
جدا گشت از او کودکی چون پری
بچهره بسان بت آزری .
بزابُلْسِتان شد به پیغمبری
که نفرین کند بر بت آزری .
- مثل بت آزری ؛ سخت جمیل :
جدا گشت از او کودکی چون پری
بچهره بسان بت آزری .