آرغده
لغتنامه دهخدا
آرغده . [ رَ دَ /دِ ] (ن مف / نف ) حریص . آزور. شَرَهمند :
آرغده بر ثنای تو جان من است از آنک
پرورده ٔ مکارم اخلاق تو منم .
|| مستی که باز طالب شراب باشد.
آرغده بر ثنای تو جان من است از آنک
پرورده ٔ مکارم اخلاق تو منم .
|| مستی که باز طالب شراب باشد.