گنگدیز
لغتنامه دهخدا
گنگدیز. [ گ َ ] (اِخ ) گنگ دز. گنگ دژ :
ز گنگدیز به فرمان شاه بستاند
هزار پیل دمان هر یکی چو حصن حصین .
و رجوع به گنگ دزو گنگ دژ شود.
ز گنگدیز به فرمان شاه بستاند
هزار پیل دمان هر یکی چو حصن حصین .
و رجوع به گنگ دزو گنگ دژ شود.