گلدار شدن
لغتنامه دهخدا
گلدار شدن . [ گ ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) داغدار شدن .(آنندراج ). دارای گل شدن . صاحب گل شدن :
زنهار که از عیب کسان چشم بپوش
حیف است که این آینه گلدار شود.
زنهار که از عیب کسان چشم بپوش
حیف است که این آینه گلدار شود.
جلالای کاشی (از آنندراج ).