کتور
لغتنامه دهخدا
کتور. [ک َت ْ وَ ] (اِخ ) نام جایی در توران و هندوستان چنانچه از تیمور نامه بظهور می پیوندد. (آنندراج ). بنا به روایت حبیب السیر، جایی بوده است نزدیک اندراب و جبال سیاه پوشان و مردم آنجا کافر بوده اند. (رجوع به حبیب السیر چ کتابخانه خیام ج 3 ص 469 شود) :
هندوی زلف تو ای شوخ چه گویم که چه کرد
آنچه او کرد بمن کافر کتور نکند.
هندوی زلف تو ای شوخ چه گویم که چه کرد
آنچه او کرد بمن کافر کتور نکند.