کانایی
لغتنامه دهخدا
کانایی . (حامص ) بلاهت . حماقت . نادانی و بیخردی :
نبیره که جنگ آورد با کیا
هم از ابلهی است و کاناییا.
- کانایی کردن ؛ خود رابه نادانی و بلاهت زدن . تظاهر به حماقت و بیخردی کردن :
من سخن گویم تو کانایی کنی
هر زمانی دست بر دستت زنی .
نبیره که جنگ آورد با کیا
هم از ابلهی است و کاناییا.
- کانایی کردن ؛ خود رابه نادانی و بلاهت زدن . تظاهر به حماقت و بیخردی کردن :
من سخن گویم تو کانایی کنی
هر زمانی دست بر دستت زنی .