کامیابی
لغتنامه دهخدا
کامیابی . [ کام ْ ] (حامص مرکب ) نیکبختی واقبال . تمتع و برخورداری . (ناظم الاطباء). کامرانی . نجاح . ظفر. فوز. پیروزی . فیروزی . توفیق :
کام تو موقوف زاری دل است
بی تضرع کامیابی مشکل است .
کام تو موقوف زاری دل است
بی تضرع کامیابی مشکل است .