هورمزد
لغتنامه دهخدا
هورمزد.[ م َ ] (اِخ ) به معنی هورمز است که نام فرشته ای است . || نام کوکب مشتری . (برهان ) :
شیربا گاو و بره گرگ آشتی کرده به طبع
آشتی شان هورمزد مهربان انگیخته .
رجوع به هرمزد شود.
|| (اِ) روز اول است از هر ماه شمسی . (برهان ).
شیربا گاو و بره گرگ آشتی کرده به طبع
آشتی شان هورمزد مهربان انگیخته .
رجوع به هرمزد شود.
|| (اِ) روز اول است از هر ماه شمسی . (برهان ).