نوات

لغت‌نامه دهخدا

نوات . [ ن َ ] (ع اِ) هسته ٔ خرما. تخم خرما. (غیاث اللغات ). نواة. رجوع به نواة شود. || وزنی معادل پنج درم سنگ . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نواة شود.

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

خرید اشتراک
افزودن واژه
افزونه مرورگر
درباره
ارتباط با ما