ترجمه مقاله

مناسک

لغت‌نامه دهخدا

مناسک . [ م َ س ِ ] (ع اِ) ج ِ مَنسِک یا مَنسَک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). و رجوع به منسک شود. || جاهای عبادت حاجیان . (آنندراج ) (غیاث ). || به مجاز ذکر محل و اراده ٔ حال ، به معنی اعمال و افعال حج ، چنانکه طواف کعبه و رمی الجمار و سعی میان صفا و مروه ، یعنی دویدن میان صفا و مروه و وقوف عرفات ، یعنی استادن در عرفات و قربانی و بستن احرام و غیر آن . (غیاث ) (آنندراج ). اعمال راجع به گزاردن حج . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). معالم و ارکان و افعال حج . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
تا بیابی گر بجویی از برای حج و غزو
در مناسک حکم حج و در سیر حکم غزا.

سنائی (دیوان چ مصفا ص 34).


تا بیابد حاجی و غازی همی اندر دو اصل
در مناسک حکم حج وندر سیر حکم غزا.

سنائی (ایضاً ص 4).


خوانده اند از لوح دل شرح مناسک بهر آنک
در دل از خطیداﷲ صد دلستان دیده اند.

خاقانی .


گویی کانبوه حافظان مناسک
گرد در مسجدالحرام برآمد.

خاقانی .


سوی کعبه شد رخ برافروخته
حساب مناسک درآموخته .

نظامی .


قیام به شعایر و مناسک مقتضی وقع و تعظیم شرع باشد. (اخلاق ناصری ). اگر بر سبیل تطوع خواهندکه حج گزارند در تعلیم مناسک آن با دیگر کتب رجوع نمایند. (مصباح الهدایه چ همایی ص 339).
- مناسک الحج ؛ عبادات حج و یا موضع عبادات حج . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
- مناسک حج ؛ رجوع به ترکیب قبل شود : چون آدم طواف آن خانه را کرده و مناسک حج را بدان بیاموخت و به عرفات بیرون بردش آدم یاد حوا نبود. (قصص الانبیاء ص 23).
پس گشته صدهزار زبان آفتاب وار
تا نسخه ٔ مناسک حج گردد از برش .

خاقانی .


بعد از وصول به مکه ٔ مبارکه از جبرئیل تعلیم گرفته به مناسک حج پرداخت . (حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 20). چون حضرت مقدس نبوی علیه السلام عزم اقامت مناسک حج جزم فرمود به قبایل عرب پیغام فرستاد که ... (حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 409).
ترجمه مقاله